//= $monet ?>
این روزها چه پلیس های مرموزی هستند که به هر بهانه ای سراغ چوب چای می روند. و خانم خانه خیلی خوبه منم میرم پیشش. اون ادم خیلی پیشرفته ای بود تو همه سوراخ ها بدون مشکل به من داد. لعنتی منم همچین خانومی میخوام! رفیق خوش شانس، او در زمان مناسب در مکان مناسب بود، او را به خوبی گند زد.
دختر مقصر بود و پدرش او را از استفاده از وسایل منع کرد. اما چه مردی می تواند در برابر مکیده شدن دیک مقاومت کند؟ نه مرد! و این عوضی فوراً گاو نر را از شاخ یا بهتر بگوییم فلفل گرفت. و تمام شد - اراده پدرم برای سخت گیری فوراً محو شد و او آن را مانند یک فاحشه معمولی به او داد. از طرفی همه چیز خوب پیش رفت. حالا هر وقت بخواهد می تواند آن دختر شلخته را لعنت کند!
شلخته زیبا تصمیم گرفت یک مرد بزرگ را فاک کند. دختر بلد نیست بمکد: مردی میخواهد دیک خود را عمیقتر در دهانش فرو کند، اما با بزاقش خفه میشود و هیچ اتفاقی نمیافتد. اما اون خیلی خوب بود من واقعا هیکل تقریباً عالی و تیپ های غیرسیلیکونی او را دوست داشتم. پایان کلاسیک بود: مرد روی صورتش مدفوع کرد.